ن. عابديني - پيام‌هاي ارسالي ?RSS=0 ن. عابديني - پيام‌هاي ارسالي fa ParsiBlog.com RSS Generator Sun, 05 May 2024 23:46:08 GMT ن. عابديني ... داشتم فک ميکردم چقد تحت تاثير اين عروسک بودم؟ مامانم يه کاري کرد که من فک کنم بازيه ناخناشو با هم کوتاه کرديم چون ميرفت مدرسه لاکاشو پاک کرديم... موهاشو بافتيم مث خودم چادر سرش کردم و نماز جمعه هم ميرفت... مامانم خيلي ساده نذاشت من مث باربي بشم چون باربي مث من شد.. http://naghyabedini.parsiblog.com/Feeds/7606970/ <span class="mb">... داشتم فک ميکردم چقد تحت تاثير اين عروسک بودم؟ مامانم يه کاري کرد که من فک کنم بازيه ناخناشو با هم کوتاه کرديم چون ميرفت مدرسه لاکاشو پاک کرديم... موهاشو بافتيم مث خودم چادر سرش کردم و نماز جمعه هم ميرفت... مامانم خيلي ساده نذاشت من مث باربي بشم چون باربي مث من شد..</span> Wed, 26 Jun 2013 10:10:00 GMT امسال سيزده به در نگاه سيزده معصوم خيره به در بود!! http://naghyabedini.parsiblog.com/Feeds/8524441/ <span class="mb">امسال سيزده به در نگاه سيزده معصوم خيره به در بود!!</span> Wed, 02 Apr 2014 23:49:00 GMT خونه يکي از دخترهاي افه اي فاميل بوديم که براي آب کردن دل من ، کمد باربي هاشو بهم نشون داد... باباش وقتي سفرهاي دريايي ميرفت يکي از اينا رو براش مي آورد... عيد اون سال مامانم بعد از اصرار فراوان برام يکي از اونا رو با تمام وسايلش خريد.... اون سال من به تکليف رسيده بودم و باربي من لباس درست و حسابي نداشت....مامانم قاطيِ بازي کردن من ميشد و ميگفت آخه اينکه اينطوري نميتونه بره بيرون... http://naghyabedini.parsiblog.com/Feeds/7606943/ <span class="mb">خونه يکي از دخترهاي افه اي فاميل بوديم که براي آب کردن دل من ، کمد باربي هاشو بهم نشون داد... باباش وقتي سفرهاي دريايي ميرفت يکي از اينا رو براش مي آورد... عيد اون سال مامانم بعد از اصرار فراوان برام يکي از اونا رو با تمام وسايلش خريد.... اون سال من به تکليف رسيده بودم و باربي من لباس درست و حسابي نداشت....مامانم قاطيِ بازي کردن من ميشد و ميگفت آخه اينکه اينطوري نميتونه بره بيرون...</span> Wed, 26 Jun 2013 10:04:00 GMT ... و براش يه شلوار و چادر نماز و يه چادر مشکي دوخت با مقنعه.... فکر ميکنيد چي شد؟ زانوهاي باربي ام شکست.... چون با من نماز ميخوند و من وقت تشهد براي اينکه روي دو زانو بشينه زانوهاشو تا ته خم ميکردم... و طبعا يک باربي آمريکايي عادتي به دو زانو چهار زانو نشستن نداره و اصلا خمي زانوهاش تا اين حد طراحي نشده.... من بعد از اون 5 -6 تا باربي ديگه خريدم و همشون بعد از دو روز زانو نداشتند... http://naghyabedini.parsiblog.com/Feeds/7606948/ <span class="mb">... و براش يه شلوار و چادر نماز و يه چادر مشکي دوخت با مقنعه.... فکر ميکنيد چي شد؟ زانوهاي باربي ام شکست.... چون با من نماز ميخوند و من وقت تشهد براي اينکه روي دو زانو بشينه زانوهاشو تا ته خم ميکردم... و طبعا يک باربي آمريکايي عادتي به دو زانو چهار زانو نشستن نداره و اصلا خمي زانوهاش تا اين حد طراحي نشده.... من بعد از اون 5 -6 تا باربي ديگه خريدم و همشون بعد از دو روز زانو نداشتند...</span> Wed, 26 Jun 2013 10:05:00 GMT از تدبير ساده اما موثر يک مادر خردمند و مومن غرق شعف شدم که چطور يک تهديد به نام باربي رو براي فرزند خودش تبديل به يک فرصت کردند. خاطره رو با هم بخونيم: عروسک باربي رو وقتي کلاس سوم بودم شناختم... دست و پاش 90درجه کج و راست ميشد و انگشتاي ظريفي داشت.. و اين براي من که عاشق چيزهاي کوچولو و ظريف (مث خونه کوچيک،ماشين کوچيک) بودم رويا بود... http://naghyabedini.parsiblog.com/Feeds/7606933/ <span class="mb">از تدبير ساده اما موثر يک مادر خردمند و مومن غرق شعف شدم که چطور يک تهديد به نام باربي رو براي فرزند خودش تبديل به يک فرصت کردند. خاطره رو با هم بخونيم: عروسک باربي رو وقتي کلاس سوم بودم شناختم... دست و پاش 90درجه کج و راست ميشد و انگشتاي ظريفي داشت.. و اين براي من که عاشق چيزهاي کوچولو و ظريف (مث خونه کوچيک،ماشين کوچيک) بودم رويا بود...</span> Wed, 26 Jun 2013 10:03:00 GMT در اين روزها و شب هاي نوراني ما را از دعاي خير فراموش نكنيد. http://naghyabedini.parsiblog.com/Feeds/6358501/ <span class="mb">در اين روزها و شب هاي نوراني ما را از دعاي خير فراموش نكنيد.</span><br ms1="http://images.persianblog.ir/424276_7EhVsva9.jpg"><div class='w3-display-container'><img src='http://images.persianblog.ir/424276_7EhVsva9.jpg' class='mediaImg w3-center w3-text-theme w3-small' onload='Img(event);' onerror='Img(event);'><div class='w3-display-bottomright w3-theme pointer' style='padding: 0 9px;display:none;''><i class='fa fa-search-plus'></i></div></div> Wed, 06 Jun 2012 11:36:00 GMT